۱۳۸۸ تیر ۵, جمعه

نبوغ سیاسی

می گن: اگه می خوای به ایرانی جماعت حکومت کنی ،باید گرسنه نگهشون داری!
این عبارت ،محدود به یک دریافت وتجربه شخصی یا ضرب المثل نمیشه...
یک قاعده جهانیه! داستان خیلی از جوامع و رهبرانشونه!
آدمهایی که در نگرانیه تامین نیازهای اولیه خودشونند..هیچ وقت مجالی برای پرداختن به نیاز های پیشرفته تر،پیدا نمی کنند...
و اینطوری با محدود کردن فکر ومشغولیت ملت ،به همون نیازهای مراتب اولیه زندگی، هر جور سو استفاده ای از احساسات و
زندگی اونها می کنند....
از احساسات مذهبی....وطن پرستی....
مثلا وقتی دستشون میاد با مردم مذهبی طرف اند..مرجعیت سیاسی و مذهبی رو با هم یکی می کنن ،تا اگر کسی خواست به سیاستشون اعتراضی بکنه،خود مردم ، به خاطر احساسات مذهبیشون، نابودش کنن.....
یعنی نگهداری از خودشون ،توسط مردم.... این یعنی: نبوغ سیاسی!
تو دنیاهای کوچیک ، همه چیز زود مقدس و جیزمیشه....
بعد که یک اکثریت رو به این حد رسوندند...یعنی بیمار کردند
با بوق و کرنا میان واسه درمان...!

که ما دردیم و درمان نیز هم...!

شعار عدالت و عدالت گستری ....وعده و وعید که همه مشکلات به دست ما حل میشه...اینکه چقدر از جنس مردمند و به مشکلات اونها فکرمی کنند......و با سو استفاده از تمام احساسات وافکار مردم، که از هر شناختی خا رج از کانال اینها محروم شده
،تمام مشکلات درونی اجتماع و هر ایراد و اشکالی که برآمده از نا کارآمدی خودشونه رو به گردن بیگانه از همه جا بی خبر ،میندازن......نوابغ پلید!


زیستن مردن است!
when a man lies ,he murders some parts of the world
وقتی انسانی دروغ می گوید ،بخشهایی از جهان را به قتل می رساند


these are the pale deaths which men miscall their lives
اینها(زندگی با دروغ)انبوههای مرگ است که بشر به ناروا زندگی می نا مدش


all this i cannot witness to bear any longer
نمی توانم تضمین دهم که تمامی اینها را بیش ،بتوان تحمل کرد


cannot the kingdom of salvation take me home
پادشاه رستگاری نیز نمی توا ند مرا به خانه باز گرداند......


ترانه ای از کلیف برتون(متال)

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر