skip to main
|
skip to sidebar
من... تو... و دوباره من
۱۳۸۸ مهر ۱۲, یکشنبه
نيچه جان
"خدا را می ستا یم ، که جهان را آفرید
به احمقانه ترین شکل ممکن!
... آن
فرزانه
می آغازدش...
...
دیوانه
، پایا نش می دهد..."
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
پیام جدیدتر
پیام قدیمی تر
صفحهٔ اصلی
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
فهرست وبلاگ من
بايگانی وبلاگ
◄
2010
(16)
◄
سپتامبر
(2)
◄
مارس
(1)
◄
ژانویهٔ
(13)
▼
2009
(176)
◄
دسامبر
(24)
◄
نوامبر
(15)
▼
اکتبر
(25)
شل سیلور استاين
پيري زودرس
مونتاژ بزرگان
چشمهاي مينا !
اعتماد به نفس...در حد خدا!
جنس سوم !
حرمان؟!
تو ...تويي وهمينه كه برام مهمه!
عشق و جنسيت!
آزادي و نيوتن
اعتماد به اعتماد
خيام ... من و كامو
دنيائه خالي ئه خال خالي !
8 گزينه اي!
افسردگي و فصل
حكايت خنگي
نيچه
ريشه يابي
مكالمه ها
فصل باد
سنبليسم و شير منگو!
آنکه بی باده کند جان مرا مست کجاست ؟
معجزه
نيچه جان
حافظ جان از خودت مايه بذار
◄
سپتامبر
(27)
◄
اوت
(16)
◄
ژوئیهٔ
(20)
◄
ژوئن
(17)
◄
مهٔ
(32)
درباره من
مهرنوش
مشاهده نمایه کامل من
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر