۱۳۸۸ مرداد ۱۲, دوشنبه

ایرانگردی 3- بابل

لحظه ای نبود که بتونی هوا رو، نفس کشیدن رو، فراموش کنی!
هوایی که فقط اکسیژن نبود...رطوبتی که با بدنت هم دما می شد و به تنت می چسبید و تو از این خوشت می اومد...
سرما که ازرطوبت عبورمی کنه ...مثه اینه که یکی آروم داره فوتت می کنه و بعد که غافلگیر شدی، شروع می کنه به قهقهه...و گرما که وقتی بهت میرسه، انگار یه نفر داره قلقلکت می ده...
صدا، باد و هر چیزی که سرعت و شدت و خشونتی داره، با عبور از این رطوبت ، کند و ملایم میشه...آروم مثه موج به سمتت می آد، یا ازت رد میشه ، یا روی خودش می شکنه و بر میگرده!
به نسیم میگی کاش میشد یه کمی ازاین هوا بذارم تو کیفم و با خودم ببرم!
میرم تو شالیزارا راهی برم...قورباغه ها ن که پلق پلق از کناره ها می پرن تو شالی ها ...به قدری سریعن که فقط دو سه تا رو می تونی ببینی! از بقیه، فقط برگی که تکون می خوره وبعد صدای پرششون تو آب... پلق... رو میفهمی!
دسته های برنج، که دو قسمت ازشون تشخیص میدی...برگهای یکنواخت و بلندی که راست بالا رفتن و خوشه هایی که به خاطر بارشون سرشون خم شده بود...خمیده شدن یه خاطر باری که ، یک حس مادرانه داره!
بازی پرواز پرنده هایی که نمی دونم اسمشون چیه بالای شالیزارها!
اوج می گیرن و بعد بالهاشونو می بندن و رو هوا سر می خورن...یه سقوط آزاد کیفولانه! تا به نزدیک خوشه ها می رسن ...بالهاشونو باز می کنن و چند دقیقه ای تو همون ارتفاع پرواز میکنن و دوباره اوج و از دوباره سر خوردن ...!

۴ نظر:

  1. چه قدر ملایمت!!!!!!!!!!
    نوشته باید خشن باشه. نوشته باید ضرباهنگ داشته باشه. نمیخواهم بگم که تمام نوشته های من این خصوصیتو داره ولی یک نوشته ی خوب باید این خاصیت رو داشته باشه. ایا تا به حال شعرهای ولادیمیر مایاکوفسکی رو خوندین؟ توی شعرشا مایاکوفسکی چیزی داره که من دقیقا بهش میگم خوشنت کلمات همراه با ضرباهنگ. ولی چیزی که ما اینجا میبینیم یک سری کلمات با توصیفات است که بعد از خوندشون خواننده با خودش میگه خب حالا چی؟ و البته توی دلش خیلی چیزای دیگه هم میگه.
    مثلا شاید به نویسنده ای این متن یک خورده بد وبیراه هم بگه. به نظر من چند تا فیلم وسترن نگاه کنید و بعد سعی کنید یک چیز مشابه بنویسید. اگه فیلمها تاثیر خودشونو گذاشته باشن بهتر میشین. البته امیدوارم...

    پاسخحذف
  2. ولی دوست من روحیه ملایمی داره و برای دل خودش می نویسه که لطیفه و پر از احساس. شما هم که به نظر نمیاد لطیف الروح (!) باشین خب برین همون نوشته های خشن رو بخونین!!! دوست من به اندازه یه دنیا عشق تو وجودش داره و همین عشق خالصه که دوست داشتنی ترش می کنه.

    پاسخحذف
  3. شاید استفاده از کلمه ی خشن تا حدی زیاده روی باشه. شاید بهتر بود که کلمه ی ریتم و ضرباهنگ رو به کار میبردم. ضرباهنگی که آدمو با خودش ببره. یک جور ضرباهنگ که توی ذهن آدم بمونه. نه اینکه متن توصیفی باشه که هیچ خاصیتی نداره و بعد از اینکه خوندیش هیچی به هیچی و یادت بره.

    پاسخحذف