
كه بشه يك لبه ش رو باز كرد و جلوش ، دور هم نشست و گپ زد و چايي خورد ...!
كه طاقچه ش اينقدر بزرگ باشه كه بشه يه وقتايي توش نشست و پاها رو تو بغل گرفت و ...!
كه بشه از اون بالا رو سرت، آب ريخت و به غافلگيريت خنديد...!
و...و از سقف ش يه چراغ ِ خوشگول آويزون باشه... كه شبها بشه روشنش كرد و تو ببيني كه پنجره م روشن ئه... كه خونه م خاموش نيست ! كه يعني ... من هستم !